در حریم دلبران صحبت بیگانه نبود
جز صفا وکرم یار دراین خانه نبود
هرچه گفتیم وشنیدیم زپیمانه عشق
به جز احوال گل و نغمه مستانه نبود
شمع شرمنده شد از شعله افروخته اش
تا سحردر براو یک پر پروانه نبود
در بيابان مشق نام لیلیش مجنون کرد
شد به صحرا در بدر همتای دردانه نبود
عشق شیرین قوت فرهاد شد تا کوه کند
چون بنا کرد بیستون را برسرش سایه نبود
خانه عشق بسوزد که سوخت خانه من
که در این خانه مرا همدم وهم دانه نبود
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
اینارو داریم،
دل نوشته،
شعر،
،