انتظار واژه ی غریبیست که روز ها ، هفته ها یا شاید ماه هاست
که با آن خو گرفته ام.
که چه سخت است
انتظار...
چه می شد اگر دل آشفته ی من شهر چشم تو عادت نمی کرد
پرستوی نگاهت ناگهان از دل آشفته ام هجرت نمی کرد.
چه می شد اگر اولین روز جدایی برایم تا قیامت شب نمی شد،
وجود باک و سر شارت گرفتار سکوت شب نمی شد.
تقدیم به کسی که مرا در اوج تنهایی تنهای ((تنها)) گذاشت.
نظرات شما عزیزان: