آرشيو مطالب

ارديبهشت 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

دی 1390

آذر 1390

آبان 1390

مهر 1390

شهريور 1390

موضوعات

اینارو داریم

دل نوشته

شعر

عکس

فناوری جدید

اس ام اس

طنز

جملات زیبا

داستان کوتاه

تست

بیشتر بدانید...

آیا می دانید

جملات بزرگان

مطالب جالب و خواندنی

فال

دانلود

کتاب مهتاب

کتاب تخصصی

هفته نامه عشق خدا

عناوین مطالب وبلاگ

لینک دوستان

قالب وبلاگ

سایت مهندسی معدن

اس ام اس کده دوستان

فقط خنده

دانلود جدیدترین آهنگها

تصاویر عاشقانه

دنیای عکس و آهنگ جدید برنطین

خاکم سوادکوه

جملات ناب

نقره داغ

کلبه مخفی

داستان هاي كوتاه و آموزنده

دل نوشته مریم

انجمن علمی دانشکده شهید دادبین کرمان

مهندسی معدن

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

قالب بلاگفا


نويسندگان
علیرضا رستگار


درباره وبلاگ



در خیال من بمان ،اما خودت برو،آنکه در رویای من است مرا دوست دارد، نه تو! *به این جمع با صفا خوش آمدید!عشق یعنی زندگی....
welove2@yahoo.com

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

تمام پیوند های روزانه

مطالب پیشین

روانشناسی رنگ ها

به یاد داشته باش:

اگر دروغ رنگ داشت...

خدایا کفر نمی‌گویم

گاه می رویم تا برسیم.

اصل ۹۰/۱۰

طب سنتی(میوه درمانی،گیاه درمانی)

پدر عاشقی بسوزه!!؟

باز باران٬ با ترانه

عاشقت خواهم ماند

دوست دارم عاشقانه

می گذرد

نشکن

نشکن

دیوانه ام

کسی باشه

دور میمانم

صدایم کن

مردن

تبلیغات


تبلیغات



آمار بازديد

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin



 

استخاره آنلاین با قرآن کریم



دانلود کتاب مهتاب اسفندو فروردین ماه

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در دو شنبه 22 اسفند 1390




عشقی که خودی در آن باقی است ، عشق نیست.

عشقی که خودی در آن باقی است ، عشق نیست.

" ناسازگاری در طبع او بود ٬ و همین طبع ناسازگار بود که او را از تعلق به مالوفات و عادات دور نگه داشته بود. در عین حال تضادی را در احوال وی به وجود آورده بود که شناخت او را برای آشنایان دشوار می کرد. در نزد آشنایان اعجوبه ای غیرعادی بود که هوس داشت مثل اشخاص عادی و هم در میان آنها به سر برد. عیاری بی پروا بود که دوست داشت خود را همچون زاهد ترک دنیا کرده ای جلوه دهد. ملحد زیرکساری بود که می خواست در آنچه به ماورای عالم حس مربوط می شود خود را به تمام آنچه عقل عادی از قبولش ابا دارد قانع و تسلیم کند. اما او در واقع هیچیک از اینها نبود. سالک متوحدی بود که در جستجوی خدا ٬ راه خود را از آنچه نزد سایر رهروان رسم بود جدا کرده بود. "

" با این حال ماجرای کیمیا به او سر عشق راستین را آموخته بود. به او آموخته بود که عشق وقتی همه چیز انسان نیست هیچ چیزش نیست. به او آموخته بود که انسان اگر در عشقی که همه چیز اوست فانی نشود هنوز " خودی " در وجود او باقی است . به او آموخته بود عشقی که خودی در آن باقی است عشق نیست٬ هوس شیطانی است که انسان را از کمال دور می دارد و او ٬ شمس پرنده ... از جاده های ناشناس عبور می کرد و از اینکه رد پای او را هیچ جا باز نخواهند یافت خرسند بود. "

اینها قسمتی از حال و احوالات شمس تبریز بود از زبان دکتر عبدالحسین زرین کوب. پله پله تا ملاقات خدا ٬ صفحات ۱۴۲ و ۱۴۴.

:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، داستان کوتاه، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




چیکار کنم ؟!

چیکار کنم ؟!

 

بگو چی کار کنم تا تو / یه ذره عاشقم بشی

تو این شبای بی کسی / مونس و همدمم بشی

چندتا غزل بسازمو / چندتا ترانه من بگم؟

چیکار کنم تا دلتو / بلرزونم، تکون بدم

بگو چی کار کنم تا تو / مثله خودم، عاشق بشی

نگاه کنی تو چشامو / هم بغض این ، ترانه شی

چیکار کنم تا نازنین / بشنوی حرف دلمو

یه ذره عاشقیه تو / حل میکنه ، مشکلمو

بگو چی کار کنم تا تو / یه ذره عاشقم بشی

تو این شبای بی کسی / مونس و همدمم بشی

چندتا غزل بسازمو / چندتا ترانه من بگم ؟

چیکار کنم تا دلتو / بلرزونم، تکون بدم

چشای من ، هیچکسی رو / به غیر تو نمیبینه

چی کار کنم تا مهر من / تو اون دله تو بشینه

چشای من ، هیچکسی رو / به غیر تو نمیبینه

چی کار کنم تا مهر من / تو اون دله تو بشینه

بگو چی کار کنم تا تو / یه ذره عاشقم بشی

تو این شبای بی کسی / مونس و همدمم بشی

چندتا غزل بسازمو / چندتا ترانه من بگم؟

چیکار کنم تا دلتو / بلرزونم، تکون بدم



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




یکی بود یکی نبود قصه من !!!

یکی بود یکی نبود قصه من !!!

 

یکی بود یکی نبود ! عاشقش بودم عاشقم نبود . . .

وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود

حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن ؛ یکی بود یکی نبود !

یکی بود یکی نبود. این داستان زندگی ماست.

همیشه همین بوده ، یکی بود یکی نبود . . .

برایم مبهم است که چرا در اذهان شرقی مان "با هم بودن و با هم ساختن" نمی گنجد؟

و برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد.

هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود که یکی بود ، دیگری هم بود . . . همه با هم بودند.

و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم.

از دارایی ، از آبرو ، از هستی. انگار که بودنمان وابسته به نبودن دیگریست.

انگار که هیچ کس نمیداند، جز ما. و هیچ کس نمی فهمد جز ما.

و خلاصه کلام اینکه : آنکس که نمی داند و نمی فهمد، ارزشی ندارد، حتی برای زیستن.

و متاسفانه این هنری است که آن را خوب آموخته ایم.

هنر "بودن یکی و نبودن دیگری"



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، داستان کوتاه، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




وقتی که...

وقتی نگاهم میکرد تمام وجودم می لرزید تنها کسی بود که مرا اینگونه عاشق کرد دلم می خواست بدونه که چقدر دوستش دارم اما او همیشه بامن سرد و رسمی بود.

به خاطرش به علاقه خیلی ها پشت کردم اما بازهم........

یک روز به هم برخورد کردیم ازم دعوت کرد احساس خوبی داشتم اونروز خیلی حرف زدیم اما اینبار هم سرد و رسمی........

سالها گذشت درسمان هم تمام شد اخرین باری بود که می دیدمش یعنی می دانستم که این آخرین بار است آخرین حرف ما فقط یه نگاه بود ......

و در آخر گفت خدانگهدار......

من رفتم و او رفت من با اندیشه او و او با اندیشه فرداها....

زمانی گذشت با خبر شدم که ازدواج کرده میگفتند او دیگر شاد نیست نمیدانستم چرا من به تنهایی خود فکر می کردم...

سالها گذشت او را دیدم این بار جسم بی روحش را در مراسم خاک سپاریش سردی جسمش مرا یاد سخنانش می انداخت حرفهایی سرد و بی روح....

دیگر نخندیدم از او هیچی به یادگار نداشتم جز یک نگاه...

دفتر خاطراتش بدستم رسید با اندوهی فراوان آن را ورق زدم اخرین نوشته اش مربوط به آخرین دیدارمان بود خواندم نوشته را :

امروز برای اخرین بار دیدمش چقدر زیبا شده بود هم زیبا بود هم مهربان وقتی نگاهم می کرد دلم می لرزید برق نگاهش نگذاشت بگویم که چقدر دوستش دارم ...

من دیگر به تنهایی خود فکر نمی کنم به غروری که فاصله را رقم زد می اندیشم.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




دلم برایش تنگ است . . .

دلم برایش تنگ است . . .

 

دلم برای کسی تنگ است

که چشمهای قشنگش را

به عمق آبی دریا می دوخت

و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است

كسی كه خالی وجودم را از خود پر می كرد

و پری دلم را با وجود خود خالی

دلم برای کسی تنگ است

کسی که بی من ماند

کسی که با من نیست

دلم برای کسی تنگ است

که بیاید

و به هر رفتنی پایان دهد

دلم برای کسی تنگ است

که آمد

رفت

و پایان داد ......

کسی ....

کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




متن عاشقانه نگو مرا نمی خواهی

متن عاشقانه نگو مرا نمی خواهی

 

نگو مرا نمی خواهی ، منی که به پایت نشستم و با همه چیز ساختم .

نگو مرا نمی خواهی ، تو نمیدانی از انتظار به تو رسیدن تا انتظار تو را دیدن همه ی موهایم سپید شد .

نگو مرا نمی خواهی ، تو که حرفهای مرا نمیخوانی ، تو که نگفتی تا آخرش نمیمانی ، منی که دلم خوش بود به اینکه تو را دارم تا همیشه . . .

نگو مرا نمی خواهی ، من که میخواهمت ، من که دلم همیشه در پی تو بوده و همیشه دلم میخواست یکی مثل تو را داشته باشم .

نگو مرا نمی خواهی ، حالا وقتش نیست که مرا نخواهی ، حالا وقتش نیست که مرا دور بیندازی .حالا دیگر کار از کار گذشته ، دلم بدجور به تو دلبسته ، نا امیدش نکن ، دلم عاشق است . بیش از این این خانه عاشقانه را ویران نکن ، دیگر بس است ، از حالا با ما مدارا کن . . .

نگو مرا نمی خواهی ، تویی که از آغاز گفتی تا ابد مرا میخواهی ، در کنارم میمانی و هیچگاه شعر تلخ رفتن را نمیخوانی .حالا که دیگر دلم عاشقت شده و همه را به خاطر تو رها کرده میگویی مرا نمیخواهی ؟ قید همه کس را زدم به خاطرت ، من که اینجا ندارمت ، اینجا نمیبینمت ، نیستی انگار دیگر در کنار دلم ، کجایی ؟ فریاد نمیخواهم ، سکوت کن تا بشنوم صدای نفسهایت .

نگو مرا نمی خواهی ، نگو که دلم میلرزد ، باران در پشت پنجره چشمانم میزند ، هیچکس جز تو نمیتواند به من آرامش دهد ، نگو مرا نمیخواهی که میمیرم ، نگو ، نمیخواهم بشنوم که بی تو باید دستهای غم را بگیرم

نگو مرا نمی خواهی ، که اگر نخواهی من نیز دنیا را نمیخواهم ، اگر مرا نخواهی همه دنیا را زیر پا میگذارم و دیوانه میشوم . . .

حالا بیا و ببین دل عاشقم را ، نگو مرا نمیخواهی ، تو خوب میشناسی این دل دیوانه ام را . . .

که اگر دیوانه شد ، دنیا را بهم میریزد . . . حالا بیا و آرامش کن ، به عشق و محبتهایت گرفتارش کن . . .



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




متن عاشقانه هرچی باشی دوست دارم

متن عاشقانه هرچی باشی دوست دارم

 

من این شب زنده داری را دوست دارم . . .

من این پریشانی را دوست دارم . . .

بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم . . .

گذشت و دلم عاشق شد ، بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد من این دیوانگی را دوست دارم . . .

چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ، هر چه بگویم ، این تکرار لحظه های با تو بودن را دوست دارم . . .

بی قرارم ، ساختم با دوری ات ، نشستم به انتظار آمدنت ، من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم . . .

چونکه تو را دارم ، چون به عشق تو بی قرارم ، به عشق تو اینجا مثل یک پرنده ی گرفتارم

به عشق تو نشسته ام در برابر غروب ، این غروب را با تمام تلخی هایش دوست دارم . . .

من این نامهربانی هایت را دوست دارم ، هر چه سرد باشی با دلم ، من این سرمای وجودت را نیز دوست دارم . . .

من این بی محبتی هایت را دوست دارم ، هر چه عذابم دهی ، من آزار و اذیتهایت را دوست دارم . . .

هر چه با دلم بازی کنی ، من این بازی را دوست دارم . . .

مرا در به در کوچه پس کوچه های دلت کردی ، من این در به دری را دوست دارم . . .

مرا نترسان از رفتنت ، مرا نرجان از شکستنت ، بهانه هم بگیری برایم ، بهانه هایت را دوست دارم . . .



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




وقتی نیستی

وقتی نیستی

 

از عذاب رفتن تو می سوزم تو اوج غربت

واسه ی بودن با تو ندارم یه لحظه فرصت

اینجا اشکه تو چشام به کسی نشون ندادم

اگه بشکنه غرورم خم به ابروم نمیارم

وقتی نیستی هر چی غصه است تو صدامه

وقتی نیستی هر چی اشکه تو چشامه

از وقتی رفتی دارم هر ثانیه از غصه ی رفتنت می سوزم

کاشکی بودی و می دیدی که چی آوردی به روزم

حالا عکست تنها یادگاره از تو

خاطراتت تنها باقیمونده از تو

وقتی نیستی یاد تو هر نفس آتیش میزنه به این وجودم

کاش از اول نمی دونستی من عاشق تو بودم



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




جملات عاشقانه

جملات عاشقانه

 

آنکه خاطرت را میخواهد حتما نفسی میخواهد ، نفسم باش که خاطرت را خیلی میخواهم

****

همه برسر زبانند و تو درمیان جانی  / چه مکانی بهتر ، از جان که تو در میان آنی . . .

****

هدفم بود که هرگز نشوم عاشق کس / چون که رخسار تو دیدم ، هدفم سخت شکست . . .

****



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، اس ام اس، جملات زیبا، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




***طالع بینی ازدواج ها ماه ها با هم!! (نیمه دوم) ***

***طالع بینی ازدواج ها ماه ها با هم!! (نیمه دوم) ***

 

پیوند زناشویی مهر با سایر ماه ها

 ----------------------------------------

مهر با فروردین : (بسیار خوب ) خونگرم و مهربان معتقد به تساوی حقوق زن و مرد

مهر با اردیبهشت : ( خوب ) انسان هایی هستند که تمایل زیادی به حفظ آرامش و اعتدال دارند

مهر با خرداد : (بسیار خوب ) آدم هایی حسابگر خونگرم تفاهم مناسبی با هم دارند

مهر با تیر : ( بسیار خوب ) اهل رفت و آمد و معاشرت با دیگران و بسیار شکیبا



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، آیا می دانید، مطالب جالب و خواندنی، فال، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




***طالع بینی ازدواج ها ماه ها با هم!! (نیمه اول) ***

***طالع بینی ازدواج ها ماه ها با هم!! (نیمه اول) ***

پیوند زناشویی فروردین با سایر ماه ها

-------------------------------

فروردین با فروردین : ( خوب ) سازگاری مثبت واقع بینی و آگاهی به صفات مثبت یکدیگر

فروردین با اردیبهشت: (متوسط) خودپسندی و میل به حاکمیت از ویژگی های مشترکشان می باشد

فروردین با خرداد : (بد ) پر جنب و جوش بی قرار تنوع طلب و سرکش

فروردین با تیر : ( متوسط ) برون گرا ایده آلیست امکان مشکل وجود دارد

فروردین با مرداد : (خوب ) پیوند موفقی خواهد بود چون هماهنگی وجود دارد



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، آیا می دانید، مطالب جالب و خواندنی، فال، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




ده نکته برای خودسازی

 

ده نکته برای خودسازی

 

 1- با یک مسئله ساده شروع کنید, مثل نوشتن دفترچه خاطرات که می تواند احساسات واقعی خود را در آن بیان  کنید. مقتی احساسات خود را بر روی کاغذ می آورید, خودتان هم آنها را بهتر درک می کنید.

2- روزی چند دقیقه به خود فکر کنید. این کار می تواند به شما در شناختن خودتان کمک کند. شبها موقع خواب به خودتان در یک مکان آرام فکر کنید.

3-  با مردم مهربان باشید و به آنها محبت کنید, با محبت به دیگران احساس خوبی به شما دست خواهد داد.

4- درباره خودتان مطالعه کنید و توانایی های خود را با دیگران مقایسه و به ارزشها و اعتقادات خود فکر کنید.

5- اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

6- مدتی به لباس خود اهمیت ندهید, البته هر انسانی باید لباس تمیز و آراسته باشد اما سعی کنید به ظاهر خود خیلی اهمیت ندهید و خود را فراموش کنید.

7- از کارهایی که انجام می دهید , لذت ببرید, البته منظور از کارهای خوب و خوپسندانه است.

8- درباره خانواده , اقوام و ریشه خانوادگی خود تحقیق کنید.

9- ورزش کنید , نرمش را در هوای آزاد روحیه انسان را تقویت می کند.

10- از ایراد و مشکلی در وضعیت ظاهری خود دارید سعی کنید نادیده بگیرید و با اعتماد به نفس وارد اجتماع شوید و با غرور نسبت به وخود خود رفتار کنید.البته غرور بیش از حد نا پسند است



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، جملات بزرگان، مطالب جالب و خواندنی، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




نکته هایی برای زندگی ایده آل

نکته هایی برای زندگی ایده آل

 

برای دفاع در مقابل انتقادی که از تو میکنند وقت تلف نکن.

از افراد منفی دوری کن.

به بهانه این که پولی برای فرزندانت به ارث بگذاری ناخن شکنی نکن.

شرافتمند باش

از این که به دیگران بگویی چه طور کاری را انجام می دهند , اجتناب کنو در عوض به آنها بگ. چه کاری باید انجام بگیرد. خواهی دید که آنها با راه حلهای خلاقشان تو را شگفت زده خواهند کر



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، جملات زیبا، بیشتر بدانید...، جملات بزرگان، مطالب جالب و خواندنی، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




چند پند زندگی از امیر المومنین

چند پند زندگی از امیر المومنین

 

1- راستگو باشید.

2- با مردم مودبانه برخورد کنید.

3- خدمتگزار مردم باشید.

4- درکار خیر تاخیر نکنید.

5- پشتکار داشته باشید.

6- خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید.

7- غیبت نکنید.

8- دنبال انتقام گرفتن و تلافی نباشید.

9- در مقابل سختی ها مقاوم باشید.

10- دنباله روی نفستان نباشید.

11- از حسادت بپرهیزید.

12- متکبر نباشید.

13- در همه موارد با اخلاص و بی ریا باشید.

14- از مواضع تهمت دوری کنید.

15- در زمان قدرت ببخشید.

16- در معاش اعتدال را رعایت کنید.

17- در سلام کردن اولین فرد باشید.

18- قبل از جواب دادن فکر کنید.

19- همیشه لباس های مرتب و پاکیزه بپوشید.

20- به والدین خود احترام بگذارید

21- با همسرتان خوشرو باشید.

22- مهمان خود را تکریم کنید.

23- در حق مردم مشفق باشید.

24- به عهد و پیمانتان وفادار بمانید.

25- از غریبه ها دلجویی کنید.

26- به عیادت بیماران بروید.

27- با یتیمان مهربان باشید.

28-به مظلومان کمک کنید.

29- برای مسکینان ایثار کنید.

30- قبل از انجام هر کاری روی آن فکر کنید.

31- در برابر مغلوبانتان جوانمرد باشید.

32- در مقابل جاهلان ,ملایمت به خرج دهید.

33- عادلانه قضاوت کنید.

34- با نیکان مصاحبت کنید

35- شکرگزار خداوند باشید.

36- به خدا توکل کنید.

37- بندگیش را تمام و کمال به جای اورید.

38- در راه دین خدا جهاد کنید.

39- در زمان نیل به مقام و منصب خدمت به مردم را در راس کارها قرار دهید



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، جملات بزرگان، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




ده کلید برای ارتباط با دیگران

ده کلید برای ارتباط با دیگران

 

دکتر نورمن ویستنت پیل , سالها یک منبع عالی از ایده های ناب برای زندگی موفق بود.. کتابها و نوارهای او نرا بر تبدیل شدن به یک من بهتر , تشویق و تحریک کرد. در این جا تعدادی از عقاید او برای ارتباط بر قرار مردن با دیگران عنوان می شود. این پند و اندرزها برای همه ما مفید  و موثر است و ارزش تکرار شدن را دارند. خود را در هر یک از موارد زیر را امتحان کنید و تشخیص دهید که وضععتان به چه صورت است و تا چه حد موفق هستید.

 



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، مطالب جالب و خواندنی، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




حل مشکل پوست با غذا

حل مشکل پوست با غذا

 

با توجه به ترکيبات سمي، ناخالصي‌ها، آلودگي‌ها، افزودني‌هاي غذايي، رنگها و طعم ‌دهنده‌هاي مصنوعي، در کنار تمام جزئيات زندگي امروز، تعجبي ندارد که پوست براي نفس‌کشيدن و احساس تازگي نياز به کمک شما داشته باشد. آشپزخانه اي پر از مواد سالم و مورد نياز پوست، گنجاندن اين غذاها در برنامه غذايي روزانه، رعايت برنامه غذايي مناسب براي پوست (شامل محصولات غذايي کاملا طبيعي) همه آن چيزي است که شما به آن نياز داريد. غذاهاي مفيد و مضر براي پوست را شناسايي کنيد: شکر، آرد سفيد، غذاهاي سرخ‌کردني (مثل سيب‌زميني سرخ‌کرده و پياز حلقه‌اي)، غذاهاي حاضري (مثل همبرگر، مرغ سوخاري، چربيهاي اشباع‌ شده، چيپس سيب‌زميني) از جمله مواد خوراکي‌ است که خوردن آنها را بايد فراموش کنيد. اين مواد ممکن است با گير انداختن باکتري و چربي در زير پوست سبب ايجاد بيماريهاي پوستي نظير آکنه و جوشهاي سر‌سياه شود. غذاهايي که بايد وارد برنامه غذايي شما شود: ماهي: هر نوع ماهي - بجز ماهي سرخ کرده! - سرشار از «امگا 3» و در عملکرد صحيح قلب نيز دخيل است. زغال‌اخته: زغال اخته - به سبب مواد آنتي ‌اکسيداني که دارد - يکي از غذاهاي کامل محسوب مي ‌شود. کرفس: با توجه به اينکه ويتامين «آ» براي داشتن پوست زيبا لازم است، کرفس يکي از بهترين اين منابع است. اين ماده سرشار از ويتامين «آ» و و مواد آنتي‌اکسيدان و فيبر و پتاسيم است. روغن بذر کتان: اين روغن قوي براي موارد زيادي مفيد است. اين ماده سرشار از امگا 3 و کمک خوبي براي دستگاه گوارش است. غذاهاي سرشار از ويتامين «اي»: دانه‌هاي خردل، تخمه آفتابگردان خام، بروکلي، اسفناج، مغز بادام، روغن زيتون، گوجه‌فرنگي، کيوي غذاهاي سرشار از ويتامين «آ»: گوشت گوساله، جگر سياه، کدو حلوايي، انبه، اسفناج، کلم پيچ، بروکلي، البته کرفس! البته به ياد داشته باشيد که ميزان ويتامين «آ» مصرفي شما در روز نبايد بيش از 700 ميکروگرم باشد؛ زيرا اين ويتامين حل شدني در چربي است و اضافي آن از بدن دفع نمي ‌شود. اين مقدار ويتامين «آ» براي بزرگسالان و براي افراد در سنين و شرايط مختلف متفاوت است. چاي سبز: اين معجزه طبيعت بهترين دوا براي مراقبتهاي پيشگيرانه بوده و براي حفاظت از پوست ضروري است. آب: آب يکي از بهترينها براي حفظ زيبايي است و براي حفظ سلامت و درخشش پوست ضروري است. روزانه 8 ليوان آب بنوشيد تا بهترين نتيجه را بگيريد



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، مطالب جالب و خواندنی، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




نکته برای تقویت حافظه

نکته برای تقویت حافظه

 

آيا تا به حال اتفاق افتاده است که نام کسي را که سابقاً ملاقات کرده بوديد فراموش کنيد؟ يا فلان وسيله را کجا گذاشته ايد يا آيا در ماشين را قفل کرديد يا نه؟ مطمئناً چنين اتفاقاتي براي شما هم افتاده است. اما اگر اين از دست دادن حافظه مکرراً اتفاق بيفتد و شما توانايي تمرکزتان را از دست بدهيد چه مي شود؟ متاسفانه، از دست رفتن حافظه و بالا رفتن سن رابطه اي مستقيم دارند. در اوايل 20 سالگي، مغز شروع به از دست دادن بعضي سلول هاي عصبي مي کند و بدن کمتر مواد شيميايي مورد نياز مغز براي درست کار کردن را توليد مي کند. خوشبختانه، شما کارهاي زيادي مي توانيد انجام دهيد تا اين جريان را کندتر کنيد. در اينجا به چند نکته اشاره مي کنيم که با رعايت آن مي توانيد حافظه تان را تقويت کنيد. 1- غذاهاي سالم بخوريد استفاده از يک رژيم غذايي سالم و مناسب نه تنها براي جسمتان مفيد است، بلکه براي مغز و حافظه تان نيز لازم است. بر طبق نظرات آکادمي عصب شناسي در امريکا، خوردن ميوه ها و سبزيجاتي که حاوي ميزان زيادي آنتي اکسيدان هستند مثل توتها، مرکبات، اسفناج، هويج، کلم بروکلي، گوجه فرنگي و سيب زميني شيرين مي تواند تا 11 درصد احتمال سکته را پايين تر بياورد. تحقيق ديگري نشان مي دهد که آنتي اکسيدان ها و پلي فنول هاي موجود در ذغال اخته، کران بري و انگور مي تواند توانايي ارتباط سلول هاي مغزي را با يکديگر بالا برده و خطر آسيب رسيدن به آنها را پايين مي آورد.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، مطالب جالب و خواندنی، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




جوک و لطیفه انگلیسی

Jack was attending the funeral service of the richest man in the city.

Beacause he was weeping bitterly, a man asked sadly, " was the deceases one of the dear relatives? "No" said jack.

" Then why are you crying?" asked the stranger. " Because I'm not one of the relatives," answered jack.

 

جک به مراسم تشییع جنازه ثروتمندترین مرد شهر رفته بود. چونکه او زارزار می گریست ، مردی با تاثر از او پرسید. " آیا متوفی از بستگان عزیز شما بود؟"

جک گفت ، " نه "

آن غریبه پرسید : " پس چرا دارید گریه می کنید؟ "

جک پاسخ داد ، " چون که یکی از بستگانش نیستم.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، طنز، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




داستان طنز انگلیسی با ترجمه

A farm boy accidentally overturned his wagonload of corn in the road. The farmer who lived nearby came to see what had happened. " hey boy " , he called out, " forget your trouble for a moment and come on in and have dinner with us. Then i will help you get the wagon up."

" that is very nice of you", the boy answered , "But i don't think Pa would like me to do it."

"Oh, come on, son," the farmer insisted. "Well, okey," the boy finally agreed. "But pa won't like it." After a hearty dinner , the boy thanked his host. " I feel a lot better now , but i know pa is going to be upset."

" I don't think so," said the neighbour . " By the way, Where is your pa?"




:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، طنز، داستان کوتاه، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




طنز پیر زن ایرانی

یه پیرزن ایرانی از ایران به آمریکا میاد و میخواد شهروند آمریکایی بشه. پیرزن نوشو با خودش برمیداره تا اونو به امتحان شهروندی ( امتحانی که باید قبل از تبعیت بده ) ببره.

مامور مهاجرت به زن ایرانی میگه که باید به 4 سوال ساده درمورد آمریکا جواب بده اگه درست جواب بده او یه شهروند آمریکایی میشه.

پیرزن میگه : باشه ، اما من انگلیسی نمیتونم حرف بزنم نوه مو با خودم میارم.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، طنز، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




جملات زیبا

* بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.

* خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

* خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

* این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

* وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

* یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

* کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

* آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

* کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

* خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

* ما خلیفۀ خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

* آنکه  خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

* خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

* بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

* روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

* برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

* شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

* به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

* چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

* امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

*اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

* وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

* آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشۀ من و تو.

* خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، جملات زیبا، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




امان از شر زبان مردم ” از شیخ بهایی ”

امان از شر زبان مردم ” از شیخ بهایی ”

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :

اگر بسیار کار کند، می‌گویند احمق است !

اگر کم کار کند، می‌گویند تنبل است!

اگر بخشش کند، می‌گویند افراط می‌کند!

اگر جمعگرا باشد، می‌گویند بخیل است!

اگر ساکت و خاموش باشد می‌گویند لال است!!!

اگر زبان‌آوری کند، می‌گویند ورّاج و پرگوست ..!

اگر روزه برآرد و شب‌ها نماز بخواند می‌گویند ریاکاراست!!!

و اگر نکند میگویند کافراست و بی‌دین ..!!!

لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد

و جز ازخداوند نباید ازکسی ترسید.

پس آنچه باشید که دوست دارید.

شاد باشید ؛

مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




تو کجایی؟

تو کجایی؟

به دنبال چه می گردی ای دلم؟

میان تنهایی و سر درگمی اورا جستجو میکنی؟....به دنبالش نگرد!!!!!!!!!

درتنهایی و بیگانگی ات نمی توانی اورا بیایبی!اورا باید در خودت جستجو کنی!

به کجا می روی؟

در کدامین راه به دنبال او می روی؟

او که مسافر بی مقصد زندگی ات نیست!

 

تو کجای راهی ؟؟؟

اورا باید درجایی پیدا کنی که مقصدش دل بزرگی مانند دل توست.

از چه کسی او را طلب میکنی؟

در کدام منطق و اندیشه پاسخ سوال ((تو کجایی)) را می یابی؟؟؟؟

این بار از فضای غم زده اتاقت بپرس(( تو کجایی!؟!))

از خاطرات و لحظه های تلخ و شیرینت بپرس ((تو کجایی؟!؟))

 

حال به راستی او کجاست؟

در سفیدی اتاقت است یا در آبی آسمان؟

میان گل بوته های تابلوی زندگی ات است یا درگلستان عاشقان؟

او را میان واژه های سرد لحظه ی بی تابی ات می بینی یا در صفحه های کتاب عمرت؟

به راستی او را کجا می یابی و می بینی؟

حالا فقط یک بار!

یک بار او را در خودت بین!

زیرا او فقط در خودت است دلکم!!!

نگاهش کن!



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




داستان واقعی از یک معلم و دانش‌آموز

در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت‌هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن‌ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می‌گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس‌هاى کثیف به تن داشت، با بچه‌هاى دیگر نمی‌جوشید و به درسش هم نمی‌رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، داستان کوتاه، ،
.:: ادامه ی مطلب ::.

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




زنجیر عشق

یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از سرکار به خانه باز می‌گشت، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان در برف ایستاده. اسمیت از ماشین پیاده شد و خودش را معرفی کرد و گفت من آمده‌ام کمکتان کنم. زن گفت صدها ماشین از روبروی من رد شدند، اما کسی نایستاد، این واقعاً لطف شماست.

 

وقتی اسمیت لاستیک را عوض کرد و درب صندوق عقب را بست که آماده رفتن شود، زن پرسید: من چقدر باید بپردازم؟

اسمیت پاسخ داد: شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در چنین شرایطی بوده‌ام؛ روزی شخصی پس از اینکه به من کمک کرد، گفت اگر واقعاً می‌خواهی بدهی‌ات را بپردازی، باید نگذاری زنجیر عشق به تو ختم شود.

 

چند مایل جلوتر، زن کافه کوچکی را دید و داخل شد تا چیزی میل کند و بعد به راهش ادامه دهد؛ اما نتوانست بی‌توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمت باردار بگذرد، او داستان زندگی پیشخدمت را نمی‌دانست و احتمالاً هرگز نخواهد فهمید، وقتی پیشخدمت برگشت تا بقیه صد دلار  را بیاورد، زن بیرون رفته بود، درحالیکه روی دستمال سفره یادداشتی گذاشته بود. وقتی پیشخدمت نوشته را خواند اشک در چشمانش حلقه زد؛ در یادداشت نوشته بود: “شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این موقعیت بوده‌ام؛ یک نفر به من کمک کرد و گفت اگر می‌خواهی بدهی‌ات را به من بپردازی، نباید بگذاری زنجیر عشق به تو ختم شود.”

 

همان شب وقتی زن پیشخدمت به خانه برگشت، درحالیکه به ماجرای پیش آمده فکر می‌کرد به شوهرش گفت: ”دوستت دارم اسمیت! همه چیز داره درست میشه..”



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، داستان کوتاه، مطالب جالب و خواندنی، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




به خدا

به خدا اگر تمام غصه ها را داشته باشی

که نداری تنها و تنها با یاد خداوند، بیاد آوردن قدرت

و عظمتش و توجه به آفریده هایش جان تازه ای

می گیریم. باید از امروز غر زدن ها را قطع کرده

وگله کردن ها را کنار بگذاریم،

بیایید خدا را دوست بداریم و به او نزدیکتر شویم.

می خواهم از خدا،ز جودی ها رها شوم       از کبرو از غرور و دو رنگی جدا شوم

مرهم شوم به زخم پریشان یادها       بر شام تارشان به تسلی دعا شوم

هر جا فروش عشق و محبت به پا شود     با سر دویده وارد آن ماجرا شویم



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




دلم برای کسی تنگ است

دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را

به ميهماني گلهاي باغ مي آورد

و گيسوان بلندش را به بادها مي داد

و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد

دلم براي کسي تنگ است

که چشمهاي قشنگش را

به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت

و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند

دلم براي کسي تنگ است

که همچو کودک معصومي

دلش براي دلم مي سوخت

و مهرباني را نثار من مي کرد

دلم براي کسي تنگ است

که تا شمال ترين شمال با من رفت

و در جنوب ترين جنوب با من بود

کسي که بي من ماند

کسي که با من نيست

کسي که . . .

                                                               دگر کافي ست.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، دل نوشته، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




آشنایی با 7 ماده غذایی مفید برای چشم

آشنایی با 7 ماده غذایی مفید برای چشم

با بالا رفتن سن و ضعیف شدن قدرت بینایی لازم است مواد غذایی مفید به رژیم غذایی اضافه شود...

در این مطلب به نقل از «Prevention»، به ۷ نوع ماده غذایی که خطر بروز بیماری‌های چشمی را کاهش می‌دهد، اشاره شده است که امیدواریم مفید واقع شود.

 

پرتقال و هویج

میوه‌های سرشار از ویتامین C مانند پرتقال، هلو، توت‌فرنگی، گوجه‌فرنگی و فلفل دلمه‌ای قرمزی از سرخرگ‌های موجود در چشم حمایت می‌کنند و خطر بروز بیماری آب‌مروارید را کاهش می‌دهند.

 

بادام زمینی

منبع عالی ویتامین E است که از چشم در برابر آسیب رادیکال آزاد محافظت می کند. ویتامین E از پیشرفت آب‌مروارید و دژنراسیون ماکولار تباهی لکه زرد پیش گیری می کند. بادام، دانه آفتابگردان، فندق همه منبع عالی ویتامین E است.

 

لوبیا قرمز

منبع عالی روی است که برای سلامت چشم ضروری است و به بدن کمک می کند تا ویتامین A را از کبد بگیرد و به شبکیه چشم انتقال دهد تا ملانین که برای محافظت چشم مهم است، تولیدشود. مصرف روی از شب کوری و بروز آب مروارید پیشگیری می‌کند. گوشت گاو، غذاهای دریایی، گوشت طیور و دانه کدو حلوایی منبع عالی روی است.

 

ماهی سالمون

ماهی سالمون حاوی 2نوع اسید چرب امگا 3 است که نقش مهمی در پیشگیری از بیماری های چشم دارد. کمبود امگا3 سبب سندروم خشکی چشم می‌شود. منبع عالی دیگر آن ماهی تن، ساردین، گردو و دانه کتان است.

 

غلات سبوس‌دار

نتایج بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد، رژیم غذایی با شاخص پایین گلیسمی احتمال بروز دژنراسیون ماکولار(تباهی لکه زرد) را ۸۰ درصد کاهش می‌دهد. برای کاهش سریع شاخص گلیسمی غذا، غلات سبوس‌دار را جایگزین نشاسته‌های تصفیه شده کنید. برنج سبوس‌دار، جو دو سر، نان سبوس‌دار و پاستای سبوس‌دار مصرف کنید.

 

زردآلو

اگر به شب کوری مبتلا هستید، زردآلو مصرف کنید.زردآلو، سرشار از بتاکاروتن، نوعی کاروتینوئیدز است . بتاکاروتن علاوه بر مقابله با شب کوری از بروز آب مروارید نیز پیشگیری می‌کند. هویج، طالبی و کدو منبع عالی بتاکاروتن است.

 

کلم بروکلی

کلم پیچ پخته شده، اسفناج، برگ‌های شلغم، کلم بروکلی و تخم‌مرغ، سرشار از ۲ نوع آنتی‌اکسیدان قوی به نام‌های لوتین و زیزانتین است که از چشم در برابر آسیب‌های شبکیه، آب مروارید و تباهی لکه زرد محافظت می‌کند.

 

مواد غذایی مفید را ترکیب کنید

نتایج بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد، مصرف ترکیبی از مواد مغذی مفید برای چشم به طور موثر پیشرفت بیماری تباهی لکه زرد را کند می‌کند.

بنابراین به جای تمرکز کردن روی یک ماده مغذی، از میوه و سبزی‌های متنوع، چربی‌های سالم، کربوهیدرات سرشار از فیبر استفاده کنید و مصرف گوشت قرمز، شکر و آردهای تصفیه شده را کم کنید.



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، بیشتر بدانید...، مطالب جالب و خواندنی، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390




ماجرای غریق نجات

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.

هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.

وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.

هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.

هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه...

حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟



:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، طنز، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در سه شنبه 16 اسفند 1390





Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by welove2 This Template By Theme-Designer.Com