آرشيو مطالب

ارديبهشت 1392

فروردين 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

دی 1390

آذر 1390

آبان 1390

مهر 1390

شهريور 1390

موضوعات

اینارو داریم

دل نوشته

شعر

عکس

فناوری جدید

اس ام اس

طنز

جملات زیبا

داستان کوتاه

تست

بیشتر بدانید...

آیا می دانید

جملات بزرگان

مطالب جالب و خواندنی

فال

دانلود

کتاب مهتاب

کتاب تخصصی

هفته نامه عشق خدا

عناوین مطالب وبلاگ

لینک دوستان

قالب وبلاگ

سایت مهندسی معدن

اس ام اس کده دوستان

فقط خنده

دانلود جدیدترین آهنگها

تصاویر عاشقانه

دنیای عکس و آهنگ جدید برنطین

خاکم سوادکوه

جملات ناب

نقره داغ

کلبه مخفی

داستان هاي كوتاه و آموزنده

دل نوشته مریم

انجمن علمی دانشکده شهید دادبین کرمان

مهندسی معدن

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

قالب بلاگفا


نويسندگان
علیرضا رستگار


درباره وبلاگ



در خیال من بمان ،اما خودت برو،آنکه در رویای من است مرا دوست دارد، نه تو! *به این جمع با صفا خوش آمدید!عشق یعنی زندگی....
welove2@yahoo.com

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

قیمت پرده اسکرین

تشک طبی فنری

کاشی سازی

تمام پیوند های روزانه

مطالب پیشین

روانشناسی رنگ ها

به یاد داشته باش:

اگر دروغ رنگ داشت...

خدایا کفر نمی‌گویم

گاه می رویم تا برسیم.

اصل ۹۰/۱۰

طب سنتی(میوه درمانی،گیاه درمانی)

پدر عاشقی بسوزه!!؟

باز باران٬ با ترانه

عاشقت خواهم ماند

دوست دارم عاشقانه

می گذرد

نشکن

نشکن

دیوانه ام

کسی باشه

دور میمانم

صدایم کن

مردن

تبلیغات


تبلیغات



آمار بازديد

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin



 

استخاره آنلاین با قرآن کریم



 

شعر و متن های عاشقانه و بسیار زیبا
 
شعر و متن های عاشقانه و بسیار زیبا

میان ماندن و نماندن

 

فاصله تنها یک حرف ساده بود

 

از قول من

 

به باران بی امان بگو :

 

دل اگر دل باشد ،

 

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

گذشته در چشمانم مانده است

 

عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است

 

چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی

 

صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم

 

که نفهمی هنوز هم دوستت دارم

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته

 

آسمان پر باران چشم هایم

 

بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه

 

بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد

 

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

نمیشه که تو باشی من و من عاشقت نباشیم

فاصله را معنا کن با کتابی که زبانش آمدن است …

دست بر دیوار سیمانی بکش لمس قلب من به همین آسانی است …

بیراهه ای که به کوچه ی عشق می رسید اشتباه نبود راه را اشتباه آمده بودم پشیمان نیستم!

راهنما شده ام …. ‌

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

از فکر من بگذر خیالت تخت باشد

من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد

این من که با هر ضربه ای از پا در آمد

تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد

تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد

تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد

 

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد

نخواست او به من خسته بی گمان برسد

شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت

کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد

چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر

به راحتی کسی از راه ناگهان برسد

رها کند برود از دلت جدا باشد

به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد

رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد

گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری

که هق هق تو مبادا به گوششان برسد

خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد

به او که عاشق او بوده ام زیان برسد

خدا کند که فقط این عشق از سرم برود

خدا کند که فقط زمان آن برسد

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم

حتی اگر به دیده رویا ببینیم

 

من صورتم که به صورت شعرم شبیه نیست

بر این گمان مباش که زیبا ببینم

 

شاعر شنیدنی ست ولی میل،میل ِ توست

آماده ای که بشنوی ام یا ببینیم ؟

 

این واژه ها صراحت ِ تنهایی من اند

با این همه مخواه که تنها ببینیم

 

مبهوت می شوی اگر از روزن ات شبی

بی خویش در سماع غزل ها ببینیم

 

یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم

در خود که ناگزیری دریا ببینیم

 

شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست

اما تو با چراغ بیا تا ببینیم

 

از : محمد علی بهمنی

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند

 

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین

قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند

 

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

 

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا

مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

 

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا

قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

 

از : کاظم بهمنی

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

 

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

 

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

 

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

 

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

 

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

 

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

 

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

 

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

 

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

 

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

 

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

 

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

 

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

برای کنار هم گذاشتن واژه ها٬

 

دست قلمم بیش از آنچه فکر کنی خالی است…

 

و بیش از آنچه فکر کنی احساس می کنم به نوشتن مجبورم !

 

شاید این هم خاصیت ِ داشتن این صفحه ی مجازی است ؛

 

میان جاده که می آمدم ، سرم پر از فکر بود

 

فکرهایی از آن دست که به هر نیمه ای که می رسیدم

 

احساس می کردم بیش از این رخصت پیش رفتن ندارم

 

چیزهایی مثل ِِ

 

آینده

 

رفتن

 

ماندن

 

حالا اما اندیشه ای نیست برای به واژه آوردن..

 

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

 

کسی را می‌خواهم، نمی‌یابمش

 

می‌سازمش روی تصویر تو

 

و تو با یک کلمه فرو می‌ریزی‌اش

 

تو هم کسی می‌خواهی، نمی‌یابیش

 

می‌سازی‌اش روی تصویر من

 

و من نیز با یک کلمه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: اینارو داریم، شعر، ،

نوشته شده توسط علیرضا رستگار در جمعه 18 شهريور 1390





Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by welove2 This Template By Theme-Designer.Com