* احساسات و هيجانات بخشي از وجود ما هستند كه بدون آنها شور و نشاطي در زندگي وحود نخواهد داشت.
* انسانها در طول زندگي احساسات مختلفي را تجربه ميكنند بعضي از اين احساسات خوشايند هستند.
مثل : شادي ، عشق و ... كه به انسان انرژي ميدهند ، برعكس برخي از اين احساسات خوشايند نيستند و انسانها از آن دوري ميكنند مثل : ترس ، خشم ، حسادت و ... .
* تداوم اين احساسات منفي ضررهاي جبران ناپذيري به جسم و روح افراد وارد ميكند. آن چه مسام است وجود هر دو نوع احساس لازم و ضروري است ولي بايد نحوهي كنترل و مديريت آنها را بدانيم و بتوانيم موفقيتهاي بيشتري در زندگي كسب كنيم.
* احساسات نه تنها به زندگي ما پويايي ميبخشند بلكه يك ابزار ارتباطي مهم محسوب ميشوند.
* زماني كه بتوانيم احساسات خود را به درستي به ديگران منتقل كنيم و برداشت صحيحي از احساسات و هيجانات ديگران داشته باشيم ميتوانيم رابطهاي صميمانه با ديگران برقرار كنيم.
* وقتي عصباني ميشويم به اشتباه ميگوييم كه طرف مقابل مرا ناراحت كرد ، در حالي كه فراموش ميكنيم وقتي كسي ما را عصباني كرد ، بلكه من نتوانستم خشم خودم را كنترل كنم.
پس ما به علاوه بر شناخت احساسات خود ، بايد مسئوليت آنها را نيز به عهده بگيريم و سعي كنيم به شيوهي صحيح آنها را ابراز كنيم.
* يادگيري اين مهارت موجب استقلال فرد ميشود بنابراين فرد خودش براي زندگي خود تصميم ميگيرد.
تعريف كنترل احساسات و هيجانات
* منظور از كنترل احساسات و هيجانات ، تسلط داشتن بر خود است ؛ در واقع كنترل احساسات و هيجانات يعني ، ابراز احساسات بدون آسيب رساندن به خود و ديگران.
* مديريت احساسات و هيجانات ، سلامت جسمي و روحي را براي افراد را در پي دارد.
* برخي از افراد به خاطر عدم آشنايي با راهكارهاي كنترل احساسات و هيجانات ، برخورد با مشكلات ، يا مشكلات را نا ديده ميگيرند و يا به طور عجولانه واكنش نشان ميدهند كه نتيجهاي جز پشيماني ندارد.
* بر عكس افراد با يادگيري نحوهي مقابله با مشكلات زندگي ، آنها را فرصتي براي رشد خود ميدانند.
* بايد شيوهي مديريت و كنترل احساسات نا خوشايند مثل : خشم ، افسردگي ، اضطراب و ... را بداينم تا در زندگي موفقيت بيشتري به دست بياوريم.
