عشق"درلحظه پديد مي آيد ،"دوست داشتن" درامتدادزمان . اين ، اساسي ترين تفاوت ميان عشق ودوست داشتن است .
عـشق ، معيارها را درهم مي ريزد ؛ دوست داشتن بر پايه معيارها بنا مي شود .
عشق ، .ناگهان وناخواسته شعله مي كشـد ؛ دوسـت داشتن ، از شناختن و خواستن سرچشمه مي گيرد
عشـق ، قانون نمي شناسد ؛ دوست داشتن ، اوج احترام به مجموعه اي از قوانين عاطفي است .
عشق ، فوران مي كند - چون آتشفشان ، و شره مي كند – چون آبشاري عظيم ، دوست داشتن ، جاري مي شود – چون رودخانه اي بربستري باشيب نرم .
عشـق ، ويران كردن خويشتن است ؛ دوست داشتن ، ساختني عظيم .
عشق ، دق الباب نمي كند ، مودب نيست ، حرف شنو نيست ، درس خوانده نيست ، درويش نيست ، حسابگر نيست ، سربه زير نيست ، مطيع نيست ...
عشـق ، ديـوار را باور نمي كند ، كوه را باورنمي كند ، گـرداب را باورنمي كند ، زخم دهان باز كرده را باور نمي كند ، مرگ را باورنمي كند ...
عشق ، دروهله پيدايي ، دوست داشتن را نفي مي كند ، ناديده مي گيرد ، پس مي زند ، لـه مي كند و مـي گذرد . دوست داشتن نيز ، ناگـزير ، درامـتداد زمـان ، عـشق را دود مي كـند ، به آسـمان مي فرستد ، و چون خاطره اي حرام ، فرشته اي نگهبان برآن مي گمارد .
عشق ، سحر است؛ دوسـت داشتن ، باطل السحر . عشق ودوست داشتن ، از پي هم مي آيند ؛ اماهرگز در يك خانه منزل نمـي كنند .
عشق ، انقلاب است ؛ دوست داشتن ، اصلاح . ميان عشق و دوست داشتن ، هيچ نقـطه مشـتركي نيست . از دوست داشتن به عشـق مي توان رسيد ، و از عشق ، به دوست داشتن ؛ اما به هرحال ، اين حركت ، از خود به خود نيست ؛ از نوعي به نوعي است ، ازخميـره اي به خميره اي ... و فاصله ايست ابدي ميان عشق و دوست داشتن ، كه براي پيمودن اين فاصله ، يا بايد پريد ، يابايد فروچكيد ...
:: موضوعات مرتبط:
اینارو داریم،
بیشتر بدانید...،
آیا می دانید،
مطالب جالب و خواندنی،
،